فرهنگ امنیت ملی درجامعه افغانستان
خلیل الرحمن سلحشور خلیل الرحمن سلحشور

امنیت ملی عبارت است ازتوانایی یک کشوردردفع تهدیدهای خارجی ویاداخلی علیه حیات سیاسی یامنافع ملی خود.یکی ازنخستن کسانیکه امنیت ملی راتعریف کرده است والتر لیپمن نویسنده ومحقق امریکایی است.اومیگوید:یک ملت وقتی دارای امنیت است که درصورت اجتناب ازجنگ بتواند ارزشهای اساسی خودراحفظ کندودرصورت اقدام بتواندآنراپیش ببرد .

 

جستجوی امنیت از مهمترین کششها و انگیزه‌های انسانی است. این کشش با جوهر هستی انسان پیوندی ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صیانت نفس از اساسی‌ترین میلهای انسان است. انسانها در پی برآوردن نیازهای زیستی با یکدیگر وارد مناسبات گوناگون شده و تشکیل جامعه می‌دهند. مهمترین نیاز هر جامعه ، خواه یک طایفه یا قبیله و یا یک قوم یا کشور باشد، تامین امنیت آن جامعه و افراد آن است. کشورها از جهات مختلف از جمله امکانات مادی و معنوی مانند موقعیت سوق الجیشی ، منابع طبیعی ، جمعیت ، سطح رشد اقتصادی ، انسجام داخلی و ثبات سیاسی در یک سطح نیستند.

 

به همین دلیل تصورات و توقعات آنها از حدود منافعشان در جامعه بین‌المللی یکسان نیست، و ابزارها و امکانات آنها از حیث پیشبرد آن منافع متفاوت است. منافع دولتها به دلایلی که بحث جداگانه‌ای می‌طلبد، گاهی با یکدیگر متفاوت است و موجب بروز اختلاف و کشمکش بین آنها می‌شود. به این دلیل می‌توان گفت تلاش برای تامین امنیت ملی و یا گسترش دامنه آن یکی از مهمترین هدفهای کشورها در عرصه بین‌المللی است.

بنابراین از زمانی که حکومتهای پراکنده ملوک الطوایفی و امپراتوریهای بزرگ جای خود را به دولتهای ملی یا کشور - دولتها دادند و این دولتهای ملی به صورت واحد اصلی مناسبات بین المللی در آمدند، اصطلاح امنیت ملی بر سر زبان دولتمردان و رهبران نظامی افتاد. مفهوم امنیت همزاد جوامع انسانی کوچک و بزرگ بوده است. طبعا امنیت ملی مفهوم جدیدی است که با پیدایش پدیده دولتهای ملی در دوران معاصر پدیدار شده است.

فرهنگ امنیت ملی درجامعه ما افغانستان یک مشکل بنیادی است که توجه جهان را بخودمعطوف داشته و درین راه سرمایه گذاری فراوان صورت گرفته است و توجه کشورهای منطقه و هم چنین اتحادیه واروپا وازهمه مهمتر آیالات متحده امریکا را جلب نموده است.ولی هنوز امنیت دچار مشکلات سیاسی ؛اجتماعی ؛وفرهنگی درکشورمان است.

افغانستان یک جنگ حدود 30 ساله را که از بیرون مرزها تحمیل شده بود پشت سر گذاشته و نهادهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن از هم پاشیده شد، از آن جمله اردوی ملی افغانستان هم که سابقه طولانی داشت از هم پاشید. اولین وظیفه دولت موجود که براساس توافقات بن تأسیس شد، تشکیل اردوی ملی بود. دولت افغانستان روی این مسائل کار کرد تا بتواند بار دیگر اردوی ملی را ایجاد کند، اما در گذشته، فعالیت دراردو به عنوان یک وظیفه ملی بود.

اردو و قوای مسلح در هر کشوری، ستون دفاعی و پشتوانه بزرگ صلح و امنیت ملی است. در صورت فقدان اردو، هیچ تضمینی برای تأمین امنیت و جلوگیری از هرج و مرج و بی نظمی وجود ندارد. این ضرورت و نیاز ملی در کشوری مثل افغانستان که از ناحیه بحران و تروریزم و حاکمیت ضعیف قانون و حکومت رنج می برد، بیش از سایر کشورها احساس می شود در مدت نزدیک به چهارسال اخیر، روند اردوسازی در افغانستان جریان داشته اما تاکنون، یک اردوی منظم و قدرتمند که حافظ نظم و امنیت و نگهبان سرحدات کشور بوده و با گروهها و عناصر شورشی توان مقابله را داشته باشد در این کشور ایجاد نشده است.در دو ،سه سال اخیر شاهد قوی شدن هیولای وحشت طالب به شکل جدی و جنگهای پراکنده و احیانا دوام دارد در نقاط مختلف جنوب و جنوب شرق افغانستان هستیم ، در پایتخت افغانستان و شهرهای دیگر شاهد عملیاتهای تروریستی و انفجارهای متعددی می باشیم به گونه ای که افکار عمومی امنیت را در حال بحران تحمیل می کنند یعنی فعلا ما دیگر چالش امنیتی نداریم بلکه بحران امنیتی قسمتهایی از افغانستان را و احیانا در بعضی از مناطق بعضی مقاطع در داخل خود پایتخت افغانستان و شهرهای بزرگ افغانستان شاهد بحران امنیتی هستیم. درگیری و نا امنی در جنوب و شرق افغانستان، به شدت در حال افزایش است، که این وضعیت، نقش تاثیرگذاری بر نهادهای حکومتی افغان داشته و هزاران شهروند افغانستان، به خاطر خشکسالی و جنگ مجبور به ترک خانه هایشان شده اند.

• خلاصه اهداف اصلی امنیت ملی دریک کشورعبارت است از

• حفظ استقلال و تمامیت ارضی

• تحقق رفاه مردم و ثبات سیاسی کشور

• حفظ و اشاعه ارزشهای ملی و اقتصادی

• فراهم کردن امکان فراغت خاطر نسبت به تهدیدهای احتمالی

مشکل اساسی درجهت مدرنیزه ساختن اردوی ملی وپولیس درافغانستان همانا تشنج های قومی و لسانی است که درین روزها اوج گرفته وبرزبانها افتاده است درحالیکه برای مدرنیزه کردن فرهنگ امنیت ملی درجامعه ما اردو قسمی آموزش بیبیند که از طریق سربازگیری از شهروندان جامعه نیروهای خود را سازماندهی می‌کند. در تاریخ گذشته اروپا ، ارتش شهرهای باستانی ارتش ملی بودند که نیروهایشان به طور انحصاری از زحمتکشان و افراد زیردست یا بردگان تأمین می‌شد. هویت این ارتش بطور متناوب بین ارتش حرفه‌ای دائمی ملی ( اسپارتها ) و چریکهای ملی در نوسان بود، بدین معنی که پس از اتمام جنگ و رفع خطر افراد و نیروهای نظامی به کار اولیه خود می پرداختند.

در دوران ما واژه اردوی ملی از زمانی معمول گردید که بطور موقت و انتخابی به نام دولت یا پادشاه سربازگیری از شهروندان آغاز شد. بطور کلی اردوی ملی از زمان انقلاب کبیر فرانسه که امر سربازگیری اجباری شد، پایه گذاری گردید و بعدها دو جنگ جهانی بصورت اردوتوده‌ای در آمد.به هر حال نا امنی، حاکمیت قانون را در افغانستان تحت الشعاع قرار داده و جوی از مصونیت (برای مجرمان) فراهم کرده است و حاکمان محلی در برخی ولایت ها، مستقلانه از دولت مرکزی عمل می کنند و با استفاده از این جو مصونیت، حقوق بشر را نقض می کنند. پلیس افغانستان و نیروهای امنیت ملی (اداره اطلاعات) این کشور، به بازداشت غیرقانونی و شکنجه افراد متهم شده اند. فساد اداری و دست داشتن در قاچاق مواد مخدر، اجرای عدالت در افغانستان را تحت الشعاع قرار داده است. در ماه ژانویه (جنوری) سال جاری میلادی، یک دادگاه نظامی در بگرام، یک نظامی آمریکایی را به جرم بدرفتاری با زندانیان به چهار ماه حبس محکوم کرد.وی متهم بود که با ضربات مشت، به سینه، بازو و شانه های زندانیان تحت بازداشت در ولایت ارزگان افغانستان کوبیده است. حدود سی و پنج زندانی افغان نیز، سال گذشته از زندان خلیج گوانتانامو به دولت افغانستان سپرده شدند و بازسازی زندان پلچرخی کابل ادامه دارد و انتظار می رود بقیه بازداشتیان افغان، در جریان سال 2007 از گوانتانامو به پلچرخی منتقل شوند. دولت افغانستان، گامهای کوچکی در جهت حمایت از اجرای پروژه عدالت انتقالی برداشته است که در سال 2005 طرحریزی شد.

 

 

 


October 15th, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات